۱۳۸۸ بهمن ۲۵, یکشنبه

سخنانی در نقد خداوند و ادیان

انسان هنگامى خود را از مذهب رها مى سازد که آن را از قلمرو حقوق عمومى به قلمرو حقوق خصوصى پرتاب کند/کارل ماکس/ -کارتل مواد مخدر مدى ئين "اسکوبارها" و مثلث چينى و مافياى ايتاليا و آمريکا، انگشت کوچک اديان سازمان يافته نمى شوند./منصور حکمت/-کشيش ها مى گويند که آنها به مردم بخشيدن و خيريه را مى آموزند. اين طبيعى است. چون آنها از پول صدقه مردم زندگى مى کنند. همه گداها مى آموزند که مردم بايد به آنها پول بدهند./رابرت اینگرسول/.-واقعيت اين است که جنايات مرتکب شده عليه کودکان تحت نام خدا، مسيح و محمد بيشتر از جناياتى بوده که تحت نام تحت نام شيطان انجام شده اند./کنت لانینگ/-من هیچ اجباری در اعتقاد به خدایی که احساس ، منطق ، فهم وشعور را به ما عطا کرده است و می خواهد که از به کار بردن آنها چشم پوشی کنیم حس نمیکنم./گالیله/-مهمترين وجه مشخصه اسلام اين است که خواست خدا مقدم بر همه چيز است و بايد اجرا گردد. اين خداست و نه مردم که تصميم مى گيرند که امور زندگى چگونه پيش برود/اعظم کم گویان/-قانون می گوید مدارس باید مراسم روزانه دعای جمعی برپا کنند. قانون در این مورد دچار خریت محض است. دعای اجباری تناقض در خود است. دستور دادن به دانش آموزان که دعا کنند مثل این است که به آنها دستور دهید از ریاضیات لذت ببرند./جان دانفورد/-گفتن اینکه بیخدایی یک دین است مثل این است که گفته شود کچلی یک نوع رنگ مو است./دون هیرشبرگ/-شاید هدف از زندگی ما در این دنیا این نباشد که خدا را بپرستیم، بلکه این باشد که او را خلق کنیم./ارتور کلارک/-"آیا تو نمیدانی که شیطانی وجود ندارد؟ شیطان همان خدا است وقتی که مست میکند./تام ویتز/-"وقتی میتوان فهمید خدا ساخته ذهن انسان است که هروقت ما از کسی متنفریم او نیز از او متنفر است./تام ویتز/

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر