۱۳۸۸ آذر ۳۰, دوشنبه

هراس از حسینعلی منتظری

وقتی خمینی به درک واصل شد، رژیم اسلامی تمام هم و کوشش خود را به خرج داد تا مراسمی درخورد «امام» برگزار کند. همانطور که می دانیم، آن مراسم با پاره شدن کفن، و ... خاتمه یافت.

در مراسم تشیع حسینعلی منتظری، رژیم تمام هم و کوشش خود را به خرج داد تا مراسم در حداکثر سکوت خاتمه یابد. اینبار هم نتیجه معکوس شد.

از همان شروع مردم نجف آباد به خیابان ریختند، بنا به گزارش های تأیید نشده سی ان ان، « شهر قم شلوغ است و مردم از شهرهاى مختلف به آن‌جا رفته و خبراز دستگيرى شمارى نيز رسيده است.»

بنا به گزارش مجاهدین « در قم وقتى بيانيهيى از طرف خامنهاى ولىفقيه ارتجاع خوانده شد، مردم يك صدا هو كرده و شعار مرگ بر ديكتاتور سر دادند. آنان هم‌چنين شعار سرود محمود خائن آواره گردى را سر دادند.» و این در زمانی است که وزارت ارشاد رژيم اسلامی به روزنامه‌ها دستورالعمل داده است كه عكس منتظرى را در صفحه اول خود چاپ نكنند، و رادیو تلویزیون مراسم تشیع جنازه را زنده پخش نکنند. بی شک این دستور العمل ها بیانگر هراس نظام از همه گیر شدن شعارهایی چون « ديكتاتور ننگت باد، منتظرى روحت شاد» است.

از سوی دیگر، بنا به گزارش رادیو فردا، و نوروز برخی از افراد که قصد سفر به قم برای شرکت در مراسم را داشته اند در تهران بازداشت می شوند. بنا به گزارش سایت کلمه یکی از این افراد احمد قابل، داماد حسینعلی منتظری است. بنا به گزارش دفتر آیت الله صانعی، از ورود وی به صحن «حرم معصومه» ممانعت شده است، و شایعه شده بود که کروبی هم بازداشت شده که تأیید نشده است.

در میان اپوزیسیون سرنگونی طلب، مریم رجوی در پیامی « درگذشت آيتالله منتظرى را تسليت گفت و روحانيان و طلاب و حوزههاى علميه را به پيگيرى حكم آن مرحوم مبنى بر بطلان ولايت جائرانه خامنهاى و ضرورت عزل او از اين منصب غصبى كه درتعارض آشكار با حق حاكميت ملت ايران است، فراخواند. »

رضا پهلوی در پیامی به تناقضی آشکار اشاره می کند « در گذشت یکی دیگر از نخستین پایه گذاران حکومت اسلامی، احساسات متضادی را در اذهان همۀ ایرانیان آزادی خواه برانگیخته است. آیت الله منتظری، از سوئی، در ایجاد و تحکیم حکومت دینی و نظام ولایت فقیه، که بی کمترین تردید تبه کارترین حکومت در تاریخ کهن وطن ما بوده است، نقشی اساسی و بنیادین داشت..... امّا، حسینعلی منتظری به تدریج به راهی دیگر گام گذاشته و به انتقاد از سیاست های حکومتی پرداخته بود که خود در ایجاد و استمرارش مسئولیتی غیرقابل انکار داشت. وی، از جمله به انگیزه های حاکمان در ادامۀ جنگ با عراق خرده گرفت و کشتار بی رحمانۀ هزاران تن از جوانان ایرانی را در آستانۀ پایان جنگ با عراق محکوم کرد. و چنین بود که از مقام جانشینی رهبر برکنار شد و محصور در سرای خویش گه گاه به انتقاد از اعمال و رفتار یاران دیروزش برخاست. در پس نمایش رسوای انتخابات و سرکوبی های خونین و بی رحمانۀ جوانان آزادی خواه ایران بود که حسینعلی منتظری از خرده گیری به سیاست های رژیم پا فراتر نهاد، و برای نخستین بار با صراحتی روزافزون به انکار مشروعیت قانونی و شرعی نظام و رهبرش برخاست. وی در مصاحبه ها و بیانیه های گوناگونش، بیش از هر روحانی سرخورده و نادم دیگری، تجاوزهای بی حساب و بی رحمانۀ رهبران، ایادی و عُمّال رژیم را برشمرد. »

آنچه که مسلم است، فقدان منتظری را ملی-مذهبی ها بیش از هر کس دیگری حس خواهند کرد، بخصوص که در میان آیت الله های حوزه (قم و مشهد و شیراز...) شخصیتی که توانمندی حسینعلی منتظری را داشته و بتواند همطراز او نقش آفرینی کند اگر وجود نداشته باشد، به مردم عادی و آن بخش از قوای بسیج و سپاه که دائما از خامنه ای فاصله بیشتری می گیرند، معرفی نشده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر